ناهید

(مرکز زنان افغان)

۱۳۸۸ بهمن ۳, شنبه

شنبه اولین روز هفته ، روزی سرد ، ابری همراه با بارش سنگین برف و انسانی یخ زده در کنار بخاری و دنیایی پر از حادثه و التهاب و .........

۱۳۸۸ مرداد ۲۹, پنجشنبه

بعد از انتخابات

تا دو روزقبل از انتخابات واقعا سردرگم وحیران بودم در میان این همه هیاهو، مهمانیهای کلان ، جشن های بدون هدف ، عکس بالای عکس ، پوسترهایی که بیشتر انسان را بیاد فیلم های هندی می انداخت و ... گاه با صدای پاره شدن عکسی از روی دیوارناگاه به خود می آمدم که اینجا افعانستان است و ما انتخاباتی در پیش خواهیم داشت . به گوشه و کنار شهر که می دیدم خیلی ها مانند من سردرگم و مبهوت از اینهمه کاندید و .... به هر حال روز انتخابات فرا رسید و من باید برای سپردن سرنوشتم برای مدت 5 سال دیگر باید به کسی اطمینان می کردم ! تصمیم گرفتم اگربه کسی رای هم نمی دهم حداقل به عنوان یک شهروند این کشور حضورم را در پای صندوق به اثبات برسانم که من هم هستم و یک فرد از این اجتماع محسوب می شوم اگر چه شاید هیچ یک از کاندیدان صدای مرا و خواست مرا به عنوان فردی از این جامعه جدی نگرفت ! وقتی من خودم را در لابلای برنامه های کاری کاندیدان گشتم حضورجدی خود را در آن نیافتم ولی چون من خود برای خودم حق قائلم و خود را انسانی مستقل و دارای حق می دانم خواستم که ازاین حق به نفع خودم و برای اثبات خودم استفاده کنم و شاید هزاران زن دیگر چون من با یا بدون این تفکر به پای صندوق های رای رفتند به یکی از کاندیدان رای دادند وحال اینکه رئیس جمهور آینده با این آرا چگونه معامله می کند نمی دانم ولی این را خوب حس کردم که دیروز زنان و مردان ما با چه شور و اشتیاق برای اثابت هویت خود وبرای حس کردن خودش به پای صندوق های رای رفتند . فقط و فقط به خاطر ارضاع حس منیت خویش که سالهاست از این مردم گرفته شده بود و این را هم خوب می دانم که شمار زیادی از آرای ریخته شده دیروز به صندوق ها کاملا آگاهانه بنود بلکه تحت تاثیرات عوامل گوناگون برگزار شد ...

به هرحال انتخابات هم با تمام فرازو نشیب هایش گذشت و باید نظاره گر بود روزگار برای ما در سایه رئیس جمهور جدید چگونه رقم می خورد؟ و ما زنان با برپایی کمپاینهای 5 میلیون رای دهنده وکمپاین 50% فیصد چه دست اوردهایی خواهیم داشت ؟

۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

بی حوصله گی یا ...

راستی تا به حال شده است که روز اول هفته به اندازه تمام هفته خسته باشید و حوصله هیچ کاری را نداشته باشید؟ امروز من چنین حالتی داشتم. بی حوصله، بدون هیچ هدفی فقط وقت گذرانی کردم. فقط چند دقیقه ای با خودم فکر کردم اگر من جای کاندیداهای ریاست جمهوری بودم چه می کردم ؟ آیا مثل این بزرگان پولهای زبان بسته را اینطوری حیف ومیل می کردم ویا از خیر کمپاین به سبکی که فعلا در افغانستان وجود دارد می گذشتم و پولی را که قرار بود برای کمپاین مصرف کنم چند پروژه انکشافی درولایت های مختلف نظر به ضرورت کارمی کردم و بعد قضاوت را هم به خود مردم می گذاشتم که من کارم را کردم و حال شمایید که باید انتخاب کنید! ....
خنده دار است نه ؟ یا شاید هم فکر احمقانه ای باشد . اما بعضی وقتها همین فکرهای احمقانه کارساز است. به هرحال از فکر کردن در ورد انتخابات هم خسته شدم وبا خود گفتم
"صلاح مصلحت خویش خسروان دانند " براستی اگر شما بودید چه می کردید؟
.... و سرانجام ، قانون احوال شخصیه اهل تشیع نیز در جریده رسمی منتشر شد.
اگر دوست دارید در مورد آن بیشتر بدانید به لینک زیر توجه کنید!

۱۳۸۷ آذر ۲۷, چهارشنبه

اولین شهردار زن در افغانستان

با توجه به نا امنی های موجود در افغانستان و همچنین کمبود امکانات زندگی خصوصا در ولایات کشور ، افغانستان شاهد حضور زنی غیرمتند و فعال است که با جدیت و صداقت تمام در راستای پیشبرد اهداف بشری و انسانی وظیفه حساس و در عین حال سخت شهرداری را آن هم در ولایت دایکندی می پذیرد .عذرا جعفری از فعالین زنان افغانستان دوراز خانواده وظیفه مقدس خود را از تاریخ 16 دسامبر در دایکندی شروع کرده است .
دایکندی یکی از ولایت های افغانستان در مجاورت ارزگان ، غور، بامیان،هلمند،غزنی واقع شده است و از ولایت های سرد و محروم افغانستان است و همیشه این ولایت متاسفانه مورد بی توجهی دولت وقت قرار گرفته است. ولایتی با مشکلات زیاد ....
ما با تمام وجود آرزوی موفقیت و بهروزی روز افزون این بانوی عزیز را داریم .

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

اروبیندو اشرم !

من در تاریخ 10 آگست برای مدت یک ماه برای شرکت در یک کورس آموزشی به کشور نپال سفر کردم و در این میان برای گرفتن ویزای کشور نپال چند روزی در هلی نو نیز به سربردم .محل اقامتم جایی بنام اروبیندو اشرم بود . مکانی زیبا ، روحانی و دیدنی.اروبیندو اشرم شخص مذهبی و مقدس برای مردم هند است و مکانی را که بنام او نانگذاری شده است متشکل از چند بخش می باشد . مکان وسیعی که مدرسه ، کودکستان، دبیرستان، زمین بازی فوتبال ، سالن های برگزاری سمینار، و خوابگاه با بیش از 300 اتاق . من در خوابگاه برای سه روز زندگی کردم . اتاقی 3 د ر 4 متر ، یک تخت خواب ساده ، میز مطالعه و چند کتاب دعا ، تشنابی بدون وان و شاور فقط وجود سطل آب و دوله ی کوچک تو را راهنمایی می کند که چگونه باید شاور بگیری .سالن غذاخوری اش بسیار ساده تر از اتاق خوابش بود ، درازچوکی هایی برای نشستن و غذایی ساده که متشکل از یک نان بسیار کوچک که همه در فیلم های هندی دیده ایم ، مقداری برنج سفید به همراه کمی دال و یک عدد میوه ( کله یا سیب ) و صبحانه نیز پیاله ای شیرچای و تکه ای نان با کمی چیزی شبیه حلوا . و رسم خوبی که وجود داشت این بود که هر کس ظرف غذایی را که استفاده کرده بود ، بعد از تمام کردن غذا می شست ، با دستمال تمیزخشک می کرد و سرجایش می گذاشت . و از دیگر مقرراتش این بود که در این مکان غذایی که از گوشت تهیه شده باشد وجود نداشت و فقط سبزیجات بود و بس و تا جایی که من متوجه شدم اداره و مدیریت تمام این مرکز به صورت داوطلب و نوبتی بود و در کار پاک کاری و تمیز کاری اتاقها و سالن ها و... دختران و پسران جوانی که در این مکان درس مذهبی آموختند با هم همکاری می کردند . و از این اتاقها همچنین مسافرینی مانند ما و دیگر خارجیانی که برای تحقیق ، آموزش و ... به هندوستان آمده اند در مقابل پرداخت مقدار اندکی پول می توانستند استفاده کنند .متاسفانه از این مکان زیبا و دوست داشتنی فقط یکی دو عکس گرفته ام.


اگر دوست دارید بیشتربدانید منتظر باشید!

۱۳۸۷ مهر ۲۷, شنبه

"One day without violence "
بیائید "یک روزبدون خشونت" زندگی کینم !
چند سال است که از روز جهانی منع خشونت علیه زنان که 25 اکتوبرمطابق با 4 عقرب می باشد تجلیل می شود و برای بزرگداشت از این روز مصارف بسیار گزافی هزینه می شود ولی ....
ما می خواهیم امسال بدون هیچ هزینه ای خانه ای بدون خشونت داشته باشیم!!!!
پس
"بیائید امسال کمی متفاوت عمل کنیم "
وبرای محو فرهنگ خشونت از خانه های خودمان شروع کینم .اگر با ما موافقید ؟
با پاسخ به سوالات ذیل به کمپاین "یک روز بدون خشونت" بپیوندید .
پاسخ به سوالات بیانگر اهمیت و حساسیت خوانندگان به کمپاین می باشد .
1- شما خشونت را چگونه تعریف می کیند؟
2- چه نوع خشونتی در خانه شما بیشتر دیده می شود؟
3- به نظر شما چگونه می توان خشونت را از خانه هایمان محو کنیم؟
4- برای محو خشونت از خانه هایمان و نهادینه کردن فرهنگ صلح و آشتی چقدر هزینه نیاز داریم؟
وعده ی ما :
زمان : شنبه 4 عقرب 1387 ( 25 اکتوبر 2008) ساعت : 7 صبح تا 7 بعدازظهر
مکان : خانه ی خودم
4 عقرب را بیاد داشته باشید !!
و می دانیم که
ما می توانیم !!!
برچسبها: ناهید